My poetry
شعر
I have a close and unbreakable relationship with poetry. When I can't share my pain with anyone, I express it with words in a rhythmic way. When I write an emotion in the form of a poem, I fall in love. I consider the language of poetry the most wonderful language in the world.
I started writing poetry from a young age, but the turmoil of life and migration with all its adversity and goodness kept me away from poetry and songwriting for many years, and finally I brought it back to my life in the last years.
I write not as a profession but for my own sake. In the form of sonnets, blank verse and shorts. I hope to be fortunate enough to publish a collection of my poems one day.
با شعر رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی دارم. وقتی نمی توانم درد هایم را با کسی تقسیم کنم آنرا با کلمات در قالب موزونی مویه میکنم آرامشی بمن دست میدهد. وقتی احساسی را در قالب غزل مینویسم عاشق تر میشوم. زبان شعر را با شگوه ترین زبان دنیا میشمارم
از دوران جوانی به شعر نوشتن آغاز کردم اما نابسامانی های زندگی و مهاجرت با تمام مصیبت ها و خوبی هایش مرا سال های زیادی از شعر و سرودن دور نگهداشت و بالاخره درین سال های اخیر دوباره به آن رو آورده ام
جسته و گریخته مینویسم. نه به عنوان حرفه که به خاطر دل خود، به خاطر آرامش خود مینویسم. در قالب غزل، سپید و کوتاهه بخت آزامایی کرده ام و شاید یک روز خوب یک مجموعه از سروده هایم را چاپ کنم



